مذاکره کنندگان ایرانی و آمریکا یک هفته مذاکرات را تمدید کردند و اگر طبق انتظارات، هفته بعد توافق حاصل شود، مرحله جدیدی از تنش در فرایند منتهی به تصویب رسمی نهایی آغاز خواهد شد.

گروه بین‌الملل مشرق- پایگاه تحلیلی "تیکان اولام" طی مطلبی با عنوان "لابی ضدایرانی تلاشش را پیش از ضرب‌الاجل مذاکرات 5+1 تشدید می‌کند" به توضیح درباره نامه‌ای پرداخته است که جمعی از جنگ‌طلبان آمریکایی و اتاق فکر لابی صهیونیستی آیپک خطاب به دولت اوباما و در انتقاد از توافق هسته‌ای با ایران نوشته‌اند.

مذاکره کنندگان ایرانی و آمریکا تمدید یک هفته ای مذاکرات هسته‌ایشان را اعلام کرده اند. اگر طبق انتظارات، هفته بعد توافق حاصل شود، مرحله جدیدی از تنش در فرایند منتهی به تصویب رسمی نهایی توسط تمام طرف‌ها، آغاز خواهد شد. از آن زمان، کنگره آمریکا 30 روز وقت دارد تا برای تایید یا رد توافق رای دهد. این رای که چند هفته پیش از سوی اعضای مجلس سنا و حزب خود اوباما بر او تحمیل شد، تهدید جدیدی مطرح خواهد کرد.

برای لابی اسرائیل، این به معنای فرصت جدیدی برای کارشکنی و تخریب توافق است. با در ذهن داشتن این مسئله، موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک که در اصل به عنوان اتاق فکر سیاست کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (آیپک) تاسیس شده است، نامه ای آماده کرده است که توافق هسته ای قریب الوقوع ایران را مورد انتقاد قرار می‌دهد؛ توافقی که توسط گروه 1+5 نهایی شده است.

لابی ضد ایرانی پیش از ضرب الاجل مذاکرات 1+5 به مبارزه اش سرعت خواهد بخشید
مؤسسه واشنگتن نامه‌ای را در انتقاد از روند و نتیجه مذاکرات هسته‌ای با ایران منتشر کرده است

در میان امضا کنندگان این نامه، چندین ژنرال بازنشسته و تحلیلگر سیاسی جنگ‌طلب حضور دارند که پرونده ایران را در دولت اول اوباما مدیریت می کردند. اینها دنیس راس لابی کننده باسابقه؛ گری سامور که اکنون اتحاد علیه ایران هسته ای را رهبری می کند؛ دیوید پترائوس، مدیر اسبق سازمان سیا، رابرت آینهورن، مدیر تحریم های وزارت خارجه؛ جیمز کارترایت و استفان هدلی، مشاور امنیت ملی دیک چنی هستند.

از آنجایی که بسیاری از آنها قبلا به اوباما خدمت می کردند، لحن این نامه کنجکاوانه، منفعلانه و در عین حال پرخاشگرانه است: "ما واقعا توافق را دوست نداریم به جز قسمت هایی که خیلی خوب هستند." توجه شود که تمام آنها در مراحل اولیه به ایجاد موضوعات مذاکره برای یک توافق کمک کردند. انتقاد آنها در این برهه این سوال را مطرح می سازد: این افراد آن زمانی که در خدمت دولت بودند چه می کردند؟ آیا آن زمان هم این مسائل را مطرح می کردند؟ یا آن زمان دقیقا همان کاری را می کردند که مقامات فعلی که در جایگاه شان دور میز مذاکرات انجام می دهند؟

در واقع، احتمالا یک دلیل خوب برای عدم حضور فعلی شان در دولت اوباما وجود دارد (مخصوصا سیمور و راس). آنها جنگ طلب هستند، افراط گرایانی که در دور اول، سیاست ایران را تحت الشعاع قرار داده بودند. اما وقتی حضور یک فرد نرم تر و منعطف تر لازم شد، رئیس جمهور و وزیر جان کری، وندی شرمن را برای رهبری مذاکرات برگزیدند. حتی در این بخش از نامه انتقاد از دولت، درک ماهیت دقیق انتقاد آن‌ها به دولت هم دشوار است:

نامه با این گفته آغاز می شود: "بیشتر ما یک توافق قوی تر را ترجیح می دهیم." و در ادامه، توافق کنونی را صرفاً برای به تاخیر انداختن برنامه ایران مناسب می‌دانند نه یک راه حل بلند مدت برای مشکل یک ایران هسته ای. در ادامه این نامه آمده است که "توافق، ایران را از برخورداری از قابلیت سلاح های هسته ای باز نخواهد داشت. مستلزم برچیدن زیرساخت غنی سازی هسته ای ایران نخواهد بود. با این حال، زیرساخت‌های ایران را برای 10 تا 15 سال آینده کاهش خواهد داد. توافق مذکور یک رژیم شفافیت، بازرسی و عواقب را با هدف جلوگیری و بازداشتن ایران از ساخت یک سلاح هسته ای وضع خواهد کرد."

البته بیانیه آغازین شان که می گوید آنها یک توافق قوی تر را ترجیح می دهند احتمالا مورد تایید جان کری، وزیر امور خارجه هم هست. هرکس که در جبهه آمریکا و اسرائیل قرار دارد ترجیح می دهد ایران برنامه هسته ایش را به طور کامل کنار گذارد. اما این اتفاق نخواهد افتاد. بنابراین این سوال مطرح می‌شود: توافقی که نگرانی های همه را مرتفع سازد چگونه خواهد بود؟

لابی ضد ایرانی پیش از ضرب الاجل مذاکرات 1+5 به مبارزه اش سرعت خواهد بخشید
(از بالا چپ ساعتگرد) دنیس راس، گری سیمور، دیوید پترائوس، رابرت آینهورن، جیمز کارترایت، استفان هدلی

در ادامه نامه آمده است که توافق هسته ای از ساخت بمب توسط ایران جلوگیری نخواهد کرد. این ادعا درست نیست. توافق کنونی برای حداقل یک دهه یا بیش‌تر، از ساخت بمب توسط ایران جلوگیری خواهد کرد. اما برای همیشه مانع از ساخت بمب نخواهد شد. این گفته درست است. آنچه این نامه به آن اشاره نمی کند این است که هدف هم آمریکا و هم ایران ایجاد یک زیرساخت در طول آن دوره زمانی است تا روابط خوب و تعامل سازنده شان را تضمین کند و ایران دیگر احساس نیاز به ساخت یک بمب در 15 سال آینده نکند.

این نامه نشان می دهد که امضا کنندگان، برچیدن برنامه غنی سازی هسته ای ایران را ترجیح می دهند. جالب این که موضع اسرائیل و لابی اسرائیلی دقیقا همین است. جای تعجب است که چگونه موضع اسرائیل به درون این سند رخنه کرده است! همچنین جالب است که نقش کلیدی موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک در توسعه و انتشار نامه تا بند یکی مانده به آخر (26م) ذکر نشده است. جای تعجب است که: چرا اصل موضوع را مخفی کرده‌اند؟

این گفته دیوید آینهورن در این گزارش آمده است که "این نامه به عنوان یک "قرص سمی" برای کارشکنی در مذاکرات در نظر گرفته نشده است." که البته کاملا بی معنی است. مسلماً قصد نگارش این نامه کارشکنی در هرگونه توافقی است غیر از آنچه لابی کنندگان می‌خواهند.

اما این نامه را به چه شکل‌های دیگری می‌توان تفسیر کرد؟ در نامه آمده است: "بازرسی ها باید شامل تاسیسات نظامی (از جمله وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و دیگر تاسیسات حساس شوند. ایران نباید از توانایی رد کردن یا به تاخیر انداختن دسترسی به هر سایتی در هر نقطه‌ای از کشور برخوردار باشد. بازرسان باید قادر باشند نمونه برداری کنند، با دانشمندان و مقامات دولتی مصاحبه کنند، از سایت ها بازرسی کنند، اسناد مورد نیاز برای تحقیق و بررسی هر گونه فعالیت تسلیحاتی هسته ای پیشین و فعلی ایران را بررسی و کپی برداری کنند... این کار باید پیش از رفع حتی یکی از تحریم ها انجام شود."

امضاکنندگان این نامه باید بدانند که موضع شان، اگر دولت اقدام به اجرای آن کند، به مذاکرات خاتمه خواهد داد. آیت الله خامنه ای از قبل گفته است که "بازرسی ها شامل سایت های نظامی نخواهد شد." همچنین او به وضوح نشان داده است که "ایران انتظار دارد فورا بعد از امضای توافق، تحریم ها بطور قابل توجه از میان برداشته شوند." وابسته کردن موضوع برداشتن تحریم‌ها به انجام تمام تعهدات ایران به مثابه رد کامل توافق است به این خاطر که ایران یک چنین تفاهم نامه ای را امضا نخواهد کرد.

لابی ضد ایرانی پیش از ضرب الاجل مذاکرات 1+5 به مبارزه اش سرعت خواهد بخشید
رهبر ایران گفته است که "بازرسی‌ها شامل سایت‌های نظامی نخواهد شد"

در ادامه نمونه دیگری از سوء نیت نگارندگان این نامه ارائه شده است. نامه تاکید دارد که "آمریکا با موافقت کنگره اعلام کند که حتی بعد از پایان توافق، ایران مجاز به برخورداری از سوخت هسته ای کافی برای ساخت یک سلاح نخواهد بود." این هم یک موضع دیگر با هدف برهم زدن توافق است. هیچ دولتی در ایران زیر توافقی را امضا نخواهد کرد که در آن طرف مقابل علنا اعلام می کند ایران هرگز نباید به سلاح هسته ای دست پیدا کند. اتفاقاً این هم یک موضع اسرائیلی است.

در قسمت زیر نگارندگان بار دیگر بر طبل جنگ می‌کوبند: "دقیقا به این خاطر که ایران به عنوان یک کشور در آستانه هسته ای شدن باقی خواهد ماند (و به وضوح گزینه تبدیل شدن به یک دولت مسلح به سلاح هسته ای را حفظ کرده است)، آمریکا می بایست اکنون که متعهد به استفاده از تمام ابزار ضروری نظیر نیروی نظامی برای جلوگیری از این اتفاق (هسته‌ای شدن ایران) است، موضع خود را به صراحت اعلام کند."

ایران گزینه هسته ای را "به وضوح حفظ نکرده است." در واقع، آیت الله خامنه ای علنا خلاف آن را اعلام کرده است: "ایران نه تسلیحات هسته ای خواهد ساخت و نه از تسلیحات هسته ای استفاده خواهد کرد." هیچ مدرکی برای اثبات این تصور که ایران قصد هسته ای شدن دارد، در دست نیست. تهدید ایران با حمله نظامی هم میراث قدیمی دیگری از کتاب راهنمای بوش-نتانیاهو است. ما به ایران حمله نخواهیم کرد. حتی اسرائیل هم به ایران حمله نخواهد کرد. پس بیایید نمایش این شمشیر در پرده پایانی تئاتر هسته ای را متوقف کنیم.

اصلا اتفاقی نیست که گزارشگر نیویورک تایمز که مقاله انتقاد از توافق هسته‌ای با ایران را نوشت کسی نیست جز "دیوید سنگر". گزارش "سنگر" در خصوص ایران بعضی مواقع به شدت به نقطه‌نظرات اسرائیل وابسته و منعکس کننده یک دیدگاه جنگ طلبانه است که از بیش‌ترین میزان بدگمانی نسبت به مقاصد و انگیزه های ایران برمی‌خیزد.

یک نتیجه فرعی از این نامه و گزارش "سنگر" مطلب جدیدی توسط دکستر فیلکینز در روزنامه نیویورکر است: حالا که ایران در شرایط سختی گیر کرده است، "چرا از ایران بیشتر درخواست نکنیم؟" عنوان مطلب او شعر "پرنده گرفتار" لئونارد کوهن را به ذهن متبادر می سازد:

گدایی را دیدم که به عصای زیر بغلش تکیه زده بود،

به من گفت: "نباید [در زندگی] زیاده‌خواهی کنی."

و یک زن جوان تکیه داده به در خانه‌اش [که مجلل بود]،

به من گفت، "هی، چرا بیشتر درخواست نمی‌کنی؟"

لابی ضد ایرانی پیش از ضرب الاجل مذاکرات 1+5 به مبارزه اش سرعت خواهد بخشید
"دکستر فیلکینز" معتقد است حالا که ایران را در یک گوشه گیر انداخته‌ایم، باید تا می‌توانیم امتیاز بگیریم

این مشکلی است که در قلب مقاله فیلکینز وجود دارد. او می گوید: "چرا نباید از ایرانی ها درخواست بیشتری داشته باشیم." این در حالی است که عملگرایان آمریکایی هشدار می دهند که درخواست بیش از حد ممکن است باعث شود هیچ چیز نصیب تان نشود.

دکستر فیلکینز یک خبرنگار برجسته در زمینه جنگ است. اما وی در کارش درباره ایران، با شکست مواجه شد. نکته‌ای که فیلکینز درصدد است نشان دهد این است: حالا که مذاکره بر سر یک توافق هسته ای با ایران حائز اهمیت است، چرا تلاش نکنیم ایران را "رام" خودمان کنیم. چرا ایران را مجبور نکنیم به اتحادش با حزب الله خاتمه دهد؟ چرا ایران را وادار نکنیم به مداخلات تهاجمی اش در امور دیگر کشورها پایان ندهد؟

پاسخ این سؤال، درون خود آن نهفته است و حتی خود فیلکینز به آن اشاره می کند. به عنوان یک دیپلمات، شما در خصوص مهمترین مسائلی که باید حل و فصل شوند تصمیم می گیرید و خود را موظف به انجام وظایفتان می کنید. البته، همیشه مسائل مهم زیادی هستند که باید به آنها رسیدگی کنید. اما ارتباط این مسائل با اولویت های اصلی شما چیست؟

در این مورد، دولت اوباما به درستی نتیجه گرفته که محدود ساختن گسترش سلاح‌های هسته ای، مهم‌ترین هدف است. تغییر رفتار ایران در درگیری های متعارف در منطقه مسئله بسیار پیچیده تری است که بازیگران دیگری همچون حزب الله، سوریه، اسرائیل و سایرین را هم در بر می گیرد. اگر پیشنهاد فیلکینز را دنبال کنید احتمالا نه به توافق هسته ای خواهید رسید نه توافقی که مداخلات ایران را محدود سازد.

علاوه بر این، اوباما معتقد است که دستیابی به یک توافق هسته ای باعث یک تغییر عظیم در روابط ایران و آمریکا خواهد شد. از این رو، تشویق ایران به محدود ساختن ماجراجویی های نظامی اش در سوریه، لبنان یا هر منطقه دیگری بسیار آسان تر خواهد شد.

به‌رغم این‌ها، نگران کننده ترین جنبه مقاله فیلکینز این است که او هیچ‌گونه توضیحی درباره "ادعای" (بلکه فرضیه بی‌اساس فیلکینز درباره) مشارکت ایران در حملات تروریستی مختلف در طول سه دهه اخیر ارائه نمی‌دهد. در این مورد شما حتی نمی بینید یکبار هم نامی از اسرائیل برده شده باشد. نه از نقش مداخله گرایانه اسرائیل در امور منطقه ای که سابقه‌ای طولانی تر از ایران دارد. نه از حمله سال 1982 اسرائیل به لبنان که موجب شکل گیری حزب الله شد. نه از نقش تحریک آمیز اسرائیل در جنگ داخلی سوریه در حمایت از شورشیان اسلام‌گرا و مخالف متحدان ایران یعنی بشار اسد و حزب الله.

لابی ضد ایرانی پیش از ضرب الاجل مذاکرات 1+5 به مبارزه اش سرعت خواهد بخشید
اوباما معتقد است توافق هسته‌ای باعث تغییر گسترده‌ای در روابط ایران و آمریکا خواهد شد

با توجه به گزارش‌های دقیق فیلکینز در خصوص عراق، شگفت‌آور است که این مقاله او این‌قدر خلاف واقعیت‌های تاریخی است. همچنین شایان ذکر است که فیلکینز مطالب خود را از دو منبع نقل می‌کند: "رائول مارک گرشت" تحلیلگر سابق سازمان سیا و در حال حاضر یکی از اعضای ارشد بنیاد نومحافظه‌کار دفاع از دموکراسی، و "گری سامور" رئیس اتحاد علیه ایران هسته‌ای. فیلکینز وابستگی اصلی سامور را با اندیشکده "مرکز بلفر" متعلق به دانشگاه هاروارد عنوان می کند و ارتباطش با "اتحاد علیه ایران هسته‌ای" را ذکر نمی کند.

اتحاد علیه ایران هسته ای متهم به استفاده از داده های اطلاعاتی موساد برای تهدید بازرگانان ناقض تحریم های علیه ایران است. در پی دعوی مطرح شده توسط یکی از قربانیان "اتحاد علیه ایران هسته‌ای"، وزارت دادگستری آمریکا این قضیه را کلا رد و ادعا کرد که شهادت در این خصوص، امنیت آمریکا را به خطر خواهد انداخت. در واقع، این پرونده تبانی موساد با سازمان سیا و حقه های کثیف شان در اجرای رژیم تحریم ها را افشا می کرد.

همین‌طور که به ضرب الاجل نهایی برای توافق هسته ای گروه 1+5 با ایران نزدیک می شویم، نیروهای ضدایرانی تلاش خود را بیشتر می‌کنند. در این میان، لابی اسرائیل از یک استراتژی نسبتا هوشمند استفاده می کند. این لابی می‌داند که خود اسرائیل و نتانیاهو در مورد تأثیرگذاری بر مواضع داخل آمریکا "مهره سوخته" تلقی می شوند. در مقابل، نیروهای طرفدار اسرائیل برای کارشکنی در دستورکار رئیس جمهور به مشاوران جنگ طلب دموکرات و شخصیت های نظامی رو آورده اند. برای اوباما غلبه بر مخالفت ها از سوی حزب جمهوری خواه و مخالفان نو محافظه کار راحت خواهد بود. اما نادیده گرفتن کسانی که زمانی در خدمت دولت اوباما بوده اند سخت تر است.

هیچ یک از این تلاش‌ها موفقیت‌آمیز نخواهد بود، همان طور که سخنرانی نتانیاهو در کنگره نتیجه‌ای در پی نداشت. نیروهای جنگ طلب مخالف توافق هسته‌ای، یک نیروی از دست رفته هستند؛ تصویب طرح‌های پیشنهادی آن‌ها در مجلس سنا هم به هیچ وجه قطعی نیست. اما به هر حال، لابی اسرائیلی از بیانیه هایی نظیر بیانیه موسسه واشنگتن برای خاور نزدیک به عنوان مهمات مورد نیاز برای تحریک سناتورها به مخالفت با توافق استفاده می کند.

"سنگر" در گزارش خود تلاش می کند نشان دهد جنگ طلبانی در داخل دولت آمریکا حضور دارند که موضع فیلکینز و نامه موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک را تایید می کنند. صرف نظر از درست بودن یا نبودن این مسئله، در آینده نه تنها یک راه‌حل برای مسئله هسته ای بلکه یک ایران طغیان‌گر خواهیم داشت که نقش سازنده تری در منطقه ایفا کرده و احتمالا نقش اسرائیل را هم کم‌رنگ‌تر خواهد کرد. همین تهدید و خطرِ واقعی است که اسرائیل را می ترساند. اسرائیل تلاش می کند حضور نظامی و اقتصادی خود را حفظ کند و هیچ رقیب منطقه ای نداشته باشد که بتواند آزادی عملش را محدود سازد.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 3
  • ۰۹:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
    0 0
    هیچ و دیگر هیچ .. نه توافقی و نه امتیازی و نه حل مشکلی . راه را غلط رفته اید ایرانی های خوب
  • یک نفر ۰۹:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
    0 0
    این لابی اسرایلی است و کاملا موافق توافق اما هر گروهی نقشی دارد و برنامه از پیش تعیین شده ای

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس